صبر بی نظیر...
شیخ احمد دجیلى شاعر شهیر عرب مى گوید:
اُمُّ الْبَنِینَ وَما اَسْمى مزایاكِ خَلَدَتْ بِالْعَبْرِ وَالاِیمانِ ذِكْراكِ
اى ام البنین! چقدر از خصوصیات والایى برخوردارى. به سبب غم و اندوهى كه به تو رسید و (نیز به سبب) ایمانت، یاد تو جاودانه شد.
مورخان نقل مى كنند كه روزى امیرمؤمنان علی علیه السلام ، عباس علیه السلام را در دامان خود گذاشت، آستین هایش را بالا زد و امام در حالى كه به شدت مى گریست به بوسیدن بازوان عباس علیه السلام پرداخت. ام البنین(س) حیرت زده از این صحنه، از امام پرسید: «چرا گریه مى كنید؟»
حضرت با صدایى آرام و اندوه زده پاسخ داد: «به این دو دست نگریستم و آنچه را بر سرشان خواهد آمد، به یاد آوردم.»
ام البنین(س) شتابان و هراسان پرسید: «چه بر سر آنها خواهد آمد؟»
حضرت با آوایى مملو از غم و اندوه و تأثر فرمود: «آنها از ساعد قطع خواهند شد.»
سپس او با اضطراب و به سرعت پرسید: «چرا قطع مى شوند؟» امام به او خبر داد كه فرزندش در راه یارى اسلام و دفاع از برادرش، حافظ شریعت الهى و ریحانه رسول الله صلى الله علیه و آله دستانش قطع خواهد شد. ام البنین(س) به شدت گریست و زنان همراه او نیز در غم، رنج و اندوهش شریك شدند.
منبع:
قمر بنى هاشم؛ عبد الرزاق مقرّم؛ نشر حیدریه؛ نجف اشرف؛ ص ۱۹