مقايسه حضرت مريم و حضرت زهرا (عليهما السلام)
خاتم رسولان خداوند بارها از فاطمه عليها السلام به عنوان الگو، سرور و سرآمد زنان هر دو عالم نام مى برد و روايات آن در منابع معتبر شيعه و سنت مورد تصريح واقع شده است كه در اينجا به اختصار از چند حديث نام مى بريم:
پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: «دخترم فاطمه عليها السلام از نظر نسب و شرافت و كرامت بهترين انسان روى زمين است.» (1)
ايشان در حديث ديگر مى فرمايد: «فرزندانم حسن و حسين عليهما السلام بعد از من و پدرشان بهترين انسان روى زمين اند و مادرشان فاطمه عليها السلام برترين زن روى زمين مى باشد.» (2)
و جاى ديگرى فرمود: «فاطمه عليها السلام سرور زنان عالميان است.» (3)
و فرمود: «حسن و حسين عليهما السلام سروران جوانان اهل بهشت و مادرشان فاطمه عليها السلام سرور زنان اهل بهشت است.» (4)
با توجه به اين احاديث و روايات، بديهى است مقام والاى زنانى چون حضرت مريم و آسيه در مقايسه با جايگاه رفيع و شامخ فاطمه زهرا عليها السلام در مرتبه بعد قرار دارد.
معرفى حضرت مريم در مقام الگوى شايسته همه مؤمنان در حالى است كه بهترين تفسير كننده آيات قرآن، مريم را سرور بانوان زمانه خويش و فاطمه عليها السلام را سرور و سرآمد جمله زنان در طول تاريخ معرفى مى كند:
رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: «مريم سرور زنان زمانه خويش بود اما دخترم فاطمه عليها السلام سرور همه زنان جهان، از آغاز تا فرجام آن است». (5)
و فرمود: «او قسمتى از وجود من، نور چشم من، ميوه قلب من و روح ميان دو پهلوى من است! فرشته اى بر من نازل شد و به من بشارت داد كه فاطمه عليها السلام، سرور همه زنان اهل بهشت و نيز سرآمد همه بانوان امتم است (6)».
بيان و رفع شبهه
مقام حضرت زهرا عليها السلام والاتر است يا حضرت مريم؟
تعابير احاديث وارده از رسول اكرم صلى الله عليه وآله درباره فاطمه زهرا عليها السلام و بيان صريح اين مطلب كه دختر ارجمندشان، بانوى بانوان گيتى و «سيدة نساء العالمين» است موجب قياس ميان مقام والاى فاطمه زهرا عليها السلام و حضرت مريم مى شود و چه بسا به ذهن بنشيند كه ميان سخن پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله در تجليل مقام فاطمه عليها السلام و آيه قرآن درباره مقام حضرت مريم ناسازگارى وجود دارد، زيرا خداوند در قرآن فرموده است:
«وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمِينَ» (7)
«و هنگامى را به ياد آورد كه فرشتگان گفتند: اى مريم به يقين خدا تو را برگزيده و پاك و پاكيزه است ساخته و تو را بر زنان گيتى برترى بخشيده است.»
در پى اين قياس ها و مرور رواياتى كه دلالت بر برترى صديقه طاهره عليها السلام دارد اين سؤال پيش مى آيد كه به راستى با توجه به اين آيه شريفه درجه اعتبار آن احاديث تا چه حد است؟ و چگونه قابل استدلال مى باشد؟
هنگام تعارض و رويارويى ميان آيه و حديث بايد به سراغ مرجحات رفت و در آن جستجو نمود و تصميم و انتخابى عالمانه و فنى داشت. اما زمانى كه روايات تفسير آيه اى را به تصوير مى كشند بايد معناى آن را پذيرفت زيرا رد و نپذيرفتن سخن معصوم در حقيقت رد كتاب خداوند است. (8)
توجه به اين نكته ضرورى است كه در قران كريم عبارت «سيدة نساء العالمين» براى حضرت مريم نيامده بلكه ما ورود اين جمله را در روايات و تفاسير ديده ايم و عبارت قرآن درباره حضرت مريم چنين است: «وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمِينَ» (9) در تفسير اين آيه شريفه آمده است كه گزينش حضرت مريمِ پاك از جانب خداوند، گزينش او از ميان بانوان و دختران معاصر و روزگار آن بانو، براى مقام مادرى حضرت مسيح عليه السلام و به دنيا آوردن اين پيامبر بزرگ به صورت باكره و بدون تماس هيچ بشرى با آن دختر پاك و پاكيزه بوده است اما رواياتى كه در وصف و ستايش سيده نساء العالمين، فاطمه زهرا عليها السلام رسيده، همگى نشانگر هماهنگى و انطباق آنها با وجود ارجمند فاطمه عليها السلام به صورت اطلاق است نه مقيد به اينكه برترين بانوى روزگار خود باشد، آنچنان كه در وصف حضرت مريم مادر عيساى نبى وارد شده است.
با اين وصف كمترين مخالفتى ميان مقام فاطمه زهرا عليها السلام و آيه شريفه وجود ندارد، خصوصا اگر بر اين باور باشيم كه بيان مفاهيم معارف، آموزه هاى قرآن و تأويل آنها از حقوق اختصاصى خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام است، درست همانگونه كه عبارت صريح قرآن مى فرمايد: «وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ» (10).
اما افرادى كه در دلهايشان كژى وجود دارد با غرض فتنه جويى و تاويل دلخواه خود، متشابهات كتاب خدا را پى مى گيرند حال آنكه جز خدا و فرورفتگان در دانش كسى به تأويل قرآن آگاه نيست و تفسير راسخون فى العلم (فرورفتگان در دانش) امامان اهل بيت عليهم السلام هستند.
بنابراين و با در نظر داشتن اين مطلب توسط هر پژوهشگر و انسان حق جو، كه فاطمه عليها السلام پاره تنِ پيامبرِ برگزيده خداست و در پيشگاه خدا و رسول اش داراى چنان جايگاهى است كه خشنودى و خشم او، خشنودى و خشم خداوند است؛ ديگر جايى براى اين سخنان باقى نمى ماند. (11)
————————————————————————————
1) إن فاطمه ابنتى خير اهل الارض عنصرا و شرفا و كرما (فرائد سمطين، ج2، ص68، ش 392)
2) الحسن والحسين خير اهل الارض بعدى و بعد ابيهما و امهما افضل نساء اهل الارض (بحارالانوار، ج43، ص19، ح 5)
3) انها سيدة نساء العالمين (شرح نهج البلاغه، ابن ابىالحديد، ج 9، ص 193)
4) إن الحسن والحسين سيدا شباب اهل الجنة و امهما سيدة نساء اهل الجنة (كنزالعمال، ج12، ص107 و 108، ش 34017؛ فرائد السمطين، ج2، ص20، ش 363)
5) قال رسول الله صلى الله عليه وآله: انها (فاطمة) لسيدة نساء العالمين فقيل أهى سيدة نساء عالمها فقال: ذاك لمريم بنت عمران فاما ابنتى فاطمة فهى سيدة نساء العالمين من الاولين والاخرين (بحارالانوار، ج43، ص24، روايت 20)
6) قال رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: اتانى ملك فبشرنى إن فاطمة سيدة نساء اهل الجنة و نساء أمتى (بحارالانوار، ج 21، ص 279)
7) آل عمران، 42
8) فضائل و مصائب حضرت زهرا عليها السلام، تألیف حضرت آيت الله العظمى روحانى (دام ظله)، ص 49
9) آل عمران، 42
10) آل عمران، 7
11) فضائل و مصائب حضرت زهرا عليها السلام، تألیف حضرت آيت الله العظمى روحانى (دام ظله)، ص 48 و49
آثار تقوا در رشد معنوی طلاب...
نشست جلسه اخلاقی- تربیتی« آثار تقوا در رشد معنوی طلاب» با حضور طلاب مدرسه معصومیه شیراز برگزار گردید . در این نشست «حجتالاسلام حدائق» گفت: طبق روایتی از امام صادق(علیه السلام) ویژگی شیعیان واقعی: نگهداشتن شکم از لقمه حرام، رعایت عفت و پاکدامنی، کوشش زیاد در راه بندگی و انجام دادن کار برای رضای خالق میباشد. وی ضمن توضیح هر کدام از ویژگیهای شیعیان واقعی اشاره کرد: برای یار و طلبه واقعی امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) بودن، طبق روایات بسیار باید تزکیه جسم و روح داشت زیرا جسم مرکب روح بوده و اگر عادت به لقمه حرام پیدا کرد؛ زمین میماند . مبلغ حوزه به این مسئله اشاره نمود که شیعیان واقعی چون آیتالله بروجردی فرصتها را از دست نداده و تمام افعال خود را در هر لحظه به نیت قرب خداوند انجام میدهند و طلاب نیزطلبگی و تحصیل علم را باید برای رضای خدا انجام دهند تا مانند بسیاری از علماء به نتیجه مطلوب خود رسیده، برای اهل بیت سرباز باشند نه سربار. آقای حدائق در ادامه تصریح نمود: تقوا محبّ اهل بیت بودن نیست، بلکه شیعه اهل بیت بودن است و هرکس تقوای خدا را پیشه کند، ویژگی شیعیان واقعی را در خود تقویت کرده و این مهم میسّر نخواهد بود مگر با انجام واجبات و ترک محرمات. وی در پایان از طلاب خواست در همه صفات حتی در پوشش، زیور و زینت خود مانند اهل بیت(علیهمالسلام) باشند تا مورد تاییدشان واقع گردند.
فضایل حضرت زهرا(سلام اله علیها)
نیت خالص فاطمه(سلام الله علیها)
از حسین بن روح سؤال شد: پیامبر اسلام«ص» چند دختر داشت؟ گفت: چهار دختر. سؤال شد: کدامیک برتر بود؟ گفت: فاطمه؛ به خاطر اینکه وارث [علم] نبی بود و نسل پیامبر«ص» از طریق او انتشار یافت و خداوند این دو خصلت را به خاطر اخلاص او عنایت فرمود. (1)
تسبیح فاطمه(سلام الله علیها)
از علی«ع» نقل شده است که: یکی از پادشاهان عجم برده ای به پیامبر هدیه نمود، من به فاطمه گفتم نزد رسول خدا برو و خدمتگزاری برای خود درخواست کن. زهرا نزد رسول خدا رفت و این موضوع را با ایشان در میان گذارد، پیامبر«ص» فرمودند: فاطمه جان! چیزی به تو دهم که برایت از خادم و آنچه در دنیاست بهتر باشد؛ بعد از نماز، 34 بار الله اکبر و 33 مرتبه الحمدلله و 33 بار سبحان الله بگو.
آنگاه این اذکار سه گانه را با «لااله الاالله.» پایان بخش، و این برای تو از آنچه خواسته ای و از دنیا و آنچه در دنیاست بهتر خواهد بود. (2)
امام صادق«ع» در فضیلت تسبیحات حضرت زهرا«س» فرمود: «من سبح تسبیح فاطمه الزهرا«س» قبل ان یثنی رجلیه من صلاه الفریضه غفرالله له؛ (3) هر کس تسبیح فاطمه را قبل از آنکه از حالت نماز فارغ شود بگوید؛ خداوند او را می آمرزد.»
و همچنین امام صادق«ع» بارها می فرمودند: «تسبیح فاطمه«س» فی کل یوم فی دبر کل صلاه احب الی من الف رکعه فی کل یوم؛ (4)تسبیح فاطمه زهرا«س» درهر روز بعد از هر نماز نزد من محبوب تر از هزار رکعت نماز در هر روز است.»
و نیز فرمودند: «من الذکر الکثیر الذی قال الله عزوجل «واذکروا الله ذکرا کثیرا»؛ (5) تسبیح فاطمه زهرا«س» مصداق ذکر کثیری است که خداوند فرمود: خدا را یاد کنید، یاد کردنی بسیار.»
محدثه بودن زهرا(سلام الله علیها)
دانشمندان شیعه و سنی بالاتفاق معتقدند که بعد از پیامبر اسلام یقیناً بشر محدث وجود داشته است، منتهی در مصداق اختلاف است. در تعریف محدث می گویند: «المحدث یسمع الصوت ولا یری شیئا؛ (6) محدث صدای فرشته را می شنود، ولی چیزی را نمی بیند.»
امام صادق«ع» فرمود: «فاطمه بعد از رحلت پیامبر اکرم«ص» 75 روز بیشتر زنده نماند و غم جانسوز داغ پدر قلب او را لبریز کرده بود، به این جهت جبرئیل پی در پی به حضورش می رسید، و او را در عزای پدر تسلیت می گفت.» (7)
در زیارتنامه حضرت فاطمه«س» هم می خوانیم: «السلام علیک ایتها المحدثه العلیمه.» (8)
بخشش زهرا(سلام الله علیها)
بهترین و برترین انفاق آن است که از محبوب ترین چیز انفاق شود و انفاق های فاطمه«ع» چنین بود، که به دو نمونه اشاره می شود.
الف) گردنبند پربرکت
جابربن عبدالله انصاری می گوید: «روزی نماز عصر را با پیغمبر«ص» خواندیم. ناگاه پیرمردی خدمت رسول خدا رسید که لباس کهنه ای پوشیده بود و از شدت پیری و ناتوانی نمی توانست بر جای خودش قرار گیرد. عرض کرد: «یا رسول الله! گرسنه ام، سیرم کن. برهنه ام، لباسی به من عطا کن. تهیدستم، چیزی به من بده.» رسول خدا«ص» فرمود: «من که اکنون چیزی ندارم، ولی تو را به جایی راهنمایی می کنم، شاید حاجتت برآورده شود.» سپس به بلال فرمود: «پیرمرد ناتوان را به خانه فاطمه هدایت کن». او بعد از ورود به خانه زهرا«س» سلام و نیاز خود را بیان کرد. فاطمه گلوبندی را که پسر عمویش به وی اهداء کرده بود، به او داد و فرمود: «بفروش و زندگی خود را بدان اصلاح کن».
پیرمرد برگشت و جریان را خدمت پیغمبر عرض کرد. آن حضرت گریست و فرمود: «گردنبند را بفروش تا خدا به برکت عطای دخترم برای تو گشایشی فراهم سازد.» پیرمرد بعد از فروش گردنبند، به پیامبر«ص» عرض کرد: «به برکت عطای فاطمه«ع» بی نیاز شدم.» (9)
ب) لباس عروسی
صفوری شافعی از ابن جوزی نقل می کند که رسول خدا«ص» در شب عروسی فاطمه«س» برای او پیراهن تازه ای آماده کردند. جامه ای کهنه و وصله دار نیز در نزد ایشان بود. سائلی در زد و گفت: «از خانه رسول خدا«ص» جامه ای کهنه می خواهم.» فاطمه می خواست جامه کهنه را بدهد، ولی سخن خدا به یادش آمد که می فرماید: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون.»؛ «به نیکویی نخواهید رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید»
پس جامه نو را به وی داد. وقتی هنگام زفاف حضرت شد، جبرئیل به محضر رسول خدا«ص» آمد و عرض کرد: «یا رسول الله! پروردگارت سلام می رساند و مرا نیز فرمان داده که به فاطمه«س» سلام برسانم و برای وی توسط من جامه ای از دیبای سبز از جامه های بهشتی فرستاده است.
منابع:
1ـ بحارالنوار،ج 43، ص 10.
۲ـ سیدمحمدکاظم قزوینی، فاطمه الزهراء از ولادت تا شهادت، ترجمه دکتر حسین فریدونی، نشر آفاق، چاپ سوم، 1365، ص 224.
3- کلینی، الکافی، ج 2، ص 342.
4- حسین طبرسی، مکارم الاخلاق، (بیروت، مؤسسة الاعلمی)، ص 281.
5ـ وسائل الشیعه، حر عاملی، (داراحیاء التراث العربی)، ج 4، ص 1022.
6ـ بحارالانوار، پیشین، ج 26، ص 75 - 76.
7ـ همان، ج 14، ص 206 و ج 43، ص 78.
8ـ اصول کافی، ج 1، ص 241 و بحارالانوار، ج 22، ص 546، و ج 26، ص 41.
9ـ بحارالانوار، ج 97، ص 195
بزرگی که ریشه اش پادشاهی و ثروت نیست...
در عظمت و بزرگی حضرت زهرا «س» همین بس که در نسب خانوادگی شهره جهان است، زیرا پدری چون حضرت محمد«ص»، اولین فرد جهان هستی در کمال و فضائل و مادری چون خدیجه کبری«ع» یکی از زن های کامله جهان هستی و دومین مسلمان و فداکارترین فرد در راه اسلام و همسری چون امیرمؤمنان علی«ع» که به منزله جان پیامبر«ص» و برترین انسان بعد از ایشان است و فرزندانی چون حسنین«ع» و زینبین«س» دارد. به راستی کجا می توان خانه ای جز خانه گلی فاطمه یافت که چنین انسان های بزرگی در آن جمع شوند.
امام صادق «ع» فرمود: «او صدیقه کبری است که قرن های گذشته بر محور شناخت او دور زده است.»1
چگونه می توان او را شناخت، در حالی که خدای متعال به پیامبر اکرم«ص» فرموده است: «یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک ولولا علی لما خلقتک ولولا فاطمه لما خلقتکما؛2 ای پیامبر! اگر تو نبودی هستی را نمی آفریدم و اگر علی نبود تو را خلق نمی کردم و اگر فاطمه نبود، شما دو نفر را به وجود نمی آوردم.»
پیامبر گرامی اسلام درباره او فرمود: «اگر [خوبی ها و] زیبایی ها به صورت انسانی درآید، او فاطمه خواهد بود، بلکه او برتر [از آن] است؛ به راستی که دخترم فاطمه برترین انسان روی زمین از نظر عنصر و ذات و از نظر شرافت وبزرگواری است.»3
مهدی صاحب الزمان«عج»، فاطمه«ع» را الگو و مقتدای خویش می داند و می فرماید: «و فی ابنه رسول الله لی اسوه حسنه، وسیردی الجاهل رداءه عمله و سیعلم الکافر لمن عقبی الدار؛4 دختر رسول خدا«ص» زیباترین الگو برای من است، و به زودی نادان، پستی عمل خویش را خواهد دید و کافران درمی یابند که پایان کار به نفع چه کسی است»
و امام صادق«ع» او را لیله القدر نامید.5
اعترافات محققین اهل سنت
1ـ ابن صباغ مالکی: «در افتخار فاطمه همین بس که دختر پیامبر«ص» خیرالبشر است، فاطمه ای که ولادتش پاک و سیده است به اتفاق همه مسلمین.»6
2ـ محمد بن طلحه شافعی: «دقت کن در آیه مباهله7و ترتیب و عبارات آن و اشاراتی که به علو مقام فاطمه دارد و چگونه او در وسط قرار گرفته است تا مقام و منزلت او بیشتر روشن گردد.»8
3- عباس محمود، العقاد المصری: «در هر دینی یک چهره از زن کامله وجود دارد که همه او را تقدیس می کنند و گویا او نشانه خداوند بین مردان و زنان است. در مسیحیت چهره مریم پاکدامن و در اسلام لاجرم آن چهره کامله فاطمه بتول است».9
4- دکتر علی ابراهیم حسن: «در زندگی فاطمه انواع عظمت ها را می بینیم که این عظمت ها را همچون بلقیس و… از راه داشتن قصر و ثروت و زیبایی ظاهری به دست نیاورده است. و همچون عایشه، شهرت خویش را از راه رهبری جنگجویان (در جنگ جمل) و رویارویی با مردان به چنگ نیاورده، بلکه از راه حکمت و بزرگی شخصی خود، عالم را از حکمت و عظمت پر کرده است. حکمتی که مرجعش کتب فلاسفه و علما نیست. بزرگی که ریشه اش پادشاهی و ثروت نیست، بلکه از درون جانش و کمالات نفسش ریشه می گیرد. 10
منابع:
1ـ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، (بیروت، داراحیاء التراث العربی)، ج 43، ص 105.
2ـ علامه مرندی، ملتقی البحرین، ص 14؛ ر. ک: میرجهانی، الجنه العاصمه، ص 148؛ صالح بن عبدالوهاب العرندس، کشف اللآلی، به نقل از فاطمه زهرا«س»، بهجه قلب المصطفی، رحمانی همدانی (تهران، نشر المرضیه، دوم، 1372) ص 9.
3ـ حموینی، فرائد السمطین، ج 2، ص 68.
4ـ بحارالانوار، (پیشین)ج 53، صص 179- 180.
5ـ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، (داراحیاء التراث العربی) ج 43، ص 65.
6ـ الفصول المهمه (بیروت) ص 143.
7ـ آل عمران، 61.
8ـ مطالب السئول، چاپ ایران، ص 6 و 7.
9ـ توفیق ابواعلم، اهل البیت، ص 128.
10ـ علامه دخیل، فاطمه الزهراء، ص«ع» 171.
اساس و بنیان عمل
نخستین مسئله ای که یک طلبه باید به طور جد به آن توجه نماید مسأله اخلاص است. اخلاص سر همه اخلاق فاضله و بالاترین جمیع ملکات حسنه است.
اگر انسان(به ویژه طلبه) بتواند به مقام اخلاص برسد روزنه ای وسیع از قدرت های بزرگ معنوی را به سوی خود می گشاید و در صورت تداوم اخلاص، چشمه های حکمت در قلب او می جوشد و الهامات رحمانی جان او را صفا می بخشد و در پس این نعمت با عظمت، نه تنها راه را از چاه می شناسد واز ضلالت و گمراهی رهایی می یابد بلکه می تواند بر اثر عنایاتی که به او می شود راه گشای دیگران باشد.
این اکسیر اعظم و کبریت احمر در دو حیطه اخلاص در نیت و اخلاص در عمل بازگو می شود و بر طلاب متعهد و مسئول، ضروری است که دامن خود را از هر ناخالصی دور سازند و در تمام مراحل زندگی و مسندهای علمی، اخلاص را فرا راه خویش قرار دهند که عزت و عظمت طلبه در همین است.
طالب علوم دینی باید در درس و بحث، انگیزه و هدفی جز الله نداشته باشد و گر نه این خانه از پایه ویران است و جز تباهی عمر و خسران در دنیا و آخرت، نصیبی نخواهد داشت.
ارزش همه چیز به آن چیزی است که برای او انسان(بویژه طلبه) عمل می کند. نماز هم که انسان می خواند ارزشش به آن نیتی است که به آن نیت وارد نماز می شود.
معیار سنجش عمل به نیت است خوبی و بدی عمل به خاستگاه آن بستگی دارد حضرت علی (ع)می فرماید: «النیهُ اساسُ العمل»«نیت اساس و بنیان عمل است.»
بنابراین زهی سعادت برای آن دسته از طلایه داران دانش که پیوسته با انگیره های خدایی گام می نهند و کوشش های خود را چونان سفال کوزه ای شکسته ای، بی ارزش نمی کنند بلکه در صدف نیت خالص گوهرهای اعمال را می سازند و با این اکسیر گدازنده ماهیت دانش و عمل خود را دگرکون می کنند.
دل و فکر طلبه باید در سوز و گداز این معنا باشد که می خواهم علوم اسلامی و معارف الهی را فراگیرم تا ابتدا سطح معلومات خویش را بالا ببرم و بعد به یاری دین خدا واصلاح امت اسلامی بپردازم.
برای مطالعه بیشتر مراجعه فرمایید:
احمد، نراقی، معراج السعاده، قم، هجرت، چاپ ششم، ص566.
مرتضی، مجتهدی، اسرار موفقیت، ج1، قم، حاذق، 1379، ص182.
روح الله، خمینی، تهذیب نفس و سیر و سلوک، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1387، ص522.
محمد، محمدی، میزان الحکمه، ج13، ترجمه حمید رضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1381، ص6560، ح20947.