کتک خوردن از همسر
مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء از بزرگترین فقیهان عالَم تشیّع بود. اصحاب خاصّش فهمیدند که این مرد بزرگ الهى، گاهى که به داخل خانه میرود، همسرش حسابى او را کتک میزند.
یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند گفتند: آقا آیا همسر شما گاهى شما را میزند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، گاهى که عصبانى میشود، حسابى مرا میزند. من هم زورم به او نمیرسد. گفتند: او را طلاق بدهید. گفت: نمیدهم.گفتند: اجازه بدهید ما زنهایمان را بفرستیم، ادبش کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمیدهم.گفتند: چرا؟ فرمود: این زن در این خانه براى من از اعظم نعمتهاى خداست، چون وقتى بیرون میآیم و در صحن امیرالمومنین علیهالسلام میایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز میخوانند، مردم در برابر من تعظیم میکنند، گاهى در برابر این مقاماتى که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمیدارد، (کمی مغرور میشوم) همان وقت میآیم در خانه، کتک میخورم، هوایم بیرون میرود. این چوب الهى است، این باید باشد.
کتابنفس؛ انصاریان،ص ۳۲۸
رانندگی مقام معظم رهبری
صرفا جهت یه لبخند حلال .. ?
محافظ آقا(مقام معظم رهبری) تعریف میکرد
میگفت رفته بودیم مناطق جنگی برای بازدید.
توی مسیر خلوت آقا گفتن اگه امکان داره کمی هم من رانندگی کنم.
من هم از ماشین پیاده شدم و آقا اومدن پشت فرمون و شروع کردن به رانندگی
میگفت بعد چند کیلومتر رسیدیم به یک دژبانی که یک سرباز آنجا بود ما نزدیک شدیم و تا آقا رو دید هل شد.??
زنگ زد مرکزشون گفت:
قربان: یه شخصیت اومده اینجا..
از مرکز گفتن که کدوم شخصیت؟ !!
گفت: قربان نمیدونم کیه ولی گویا که آدم خیلی مهمیه
گفتن چه آدم مهمیه که نمیدونی کیه؟!!
گفت:قربان؛نمیدونم کیه ولی حتما آدم خیلی مهمیه که حضرت آقا رانندشه!!???
این لطیفه رو حضرت آقا توجمعی بیان کردند و گفتند که ببینید میشه لطیفه ای رو گفت بدون اینکه به قومی توهین شود.
بر گرفته از خاطرات مقام معظم رهبرى مجله لثارات الحسین(ع)
شبهای بیشام...
من شبهایی را از کودکی به یاد میآورم که در منزل شام نداشتیم و مادر با پول خردی که بعضی از وقتها مادرِ پدربزرگم به من یا یکی از برادران و خواهرانم میداد، قدری کشمش یا شیر میخرید تا با نان بخوریم.
گاهی اتفاق میافتاد که نفری دو لقمه میرسید، خیلی وقتها اتفاق میافتاد که ما شام شب نداشتیم.
شرح اسم(زندگینامه آیت الله سید علی حسینی خامنهای) صفحه ۴۶ و ۴۷
*فضائل حضرت معصومه سلام الله عليها*
حضرت رضا(ع) در مورد پاداش زيارت مرقد مطهر حضرت معصومه (س) فرمود:
*مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِها فَلَهُ الْجَنَهُ كسي كه او را در حالي كه حقش را شناخته، زيارت كند براي او بهشت است.(۱)*
حضرت رضا(ع) فرمود:
*مَنْ زارَ الْمَعْصُومَهَ بِقُمْ كَمَنْ زارَني كسي كه معصومه (س) را در قم زيارت كند، مانند آن است كه مرا زيارت كرده است.(۲)*
حضرت رضا(ع) فرمودند در زيارت ایشان چنين بخوانيم:
*يا فاطِمَهُ اِشْفَعي لِي فِي الْجَنَهِ، فَاِنَ لَكِ عِنْدَاللهِ شأناً مِنَ الشَأنِ اي فاطمه معصومه! در مورد رفتن به بهشت، مرا شفاعت كن، چرا كه در پيشگاه خداوند، داراي مقام و منزلتي بس ارجمند هستي(۳)*
يكي از شيعيان به محضر امام صادق(ع) آمد، ديد آن حضرت در كنار گهواره كودكي با آن كودك گفتگو مي كند. تعجب كرد و گفت: آيا با كودك نوزاد سخن مي گويي؟
امام صادق(ع) فرمود:
*اگر تو هم مايل هستي نزد اين كودك بيا و با او گفتگو كن. او مي گويد: كنار گهواره آن كودك نوزاد رفتم. گفتم: سلام كودكم! جواب سلام مرا داد به من فرمود: نامي كه براي دختر تازه متولد شده ات برگزيده اي عوض كن. زيرا خداوند آن نام را دشمن دارد.(با توجه به اين كه او چند روز قبل از او داراي دختر شده بود نامش حميرا گذاشته بود) آن شخص مي گويد: سخن گفتن نوزاد و اطلاع او از اخبار پنهان و نهي از منكر او مرا بيشتر به تعجب واداشت. بهت زده شدم. امام صادق(ع) به من فرمود: تعجب نكن، اين كودك فرزندم موسي است خداوند از او دختري به من عنايت كند كه نامش فاطمه است، او در سرزمين قم به خاك سپرده مي شود و هر كس(مرقد) او را در قم زيارت كند، بهشت بر او واجب است.(۴)*
امام صادق(ع) فرمودند:
*در قم بانويي از فرزندانم رحلت مي كند كه به شفاعت او همه شيعيانم وارد بهشت مي گردند(۵)*
منابع:
(۱): بحارالانوار ؛ ج ۴۸؛ ص ۳۱۷
(۲): ناسخ التواريخ؛ ج ۳؛ ص ۶۸
(۳): بحارالانوار؛ ج ۱۰۲ ؛ ص ۲۶۶
(۴): منهاج الدموع ؛ ص ۴۴۱
(۵): بحارالانوار ؛ ج ۶۰ ؛ ص ۲۲۸
مناجات زیبای دکتر چمران
خدایا …
از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت
اما شکایتم را پس میگیرم …
من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد ..
گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست ،
معنایش این نیست که تنهایم …
معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت …
با تو تنهایی معنا ندارد !
مانده ام تو را نداشتم چه میکردم …!
دوستت دارم ، خدای خوب من