طول عمر حضرت خضر
در خصوص طول عمر حضرت خضر علیهالسلام نظر شما را به روایتی که از قول امام صادق علیهالسلام نقل کردهاند جلب میکنیم:
آن بنده صالح خدا خضر، خداوند عمر او را نه برای رسالتش طولانی گردانید و نه به جهت کتابی که بدو نازل کند و یا اینکه بهوسیله او و شریعتش، شریعت پیامبران پیش از خود را نسخ کند و نه به جهت امامتی که بندگانش بدو اقتدا نمایند و نه به خاطر طاعتی که خدا بر او واجب ساخته بود؛ بلکه خدای جهانآفرین، بدان دلیل که اراده فرموده بود عمر گرامی قائم عجلاللهتعالیفرجهالشریف را در دوران غیبت او بسیار طولانی سازد و میدانست که بندگانش بر طول عمر او ایراد و اشکال خواهند نمود، به همین جهت عمر این بنده صالح خویش (خضر) را طولانی ساخت که بدان استدلال شود و عمر قائم ـ علیهالسلام ـ بدان تشبیه گردد و بدینوسیله اشکال و ایراد دشمنان و بداندیشان باطل گردد. بدون تردید او زنده است و اکنون بیش از شش هزار سال از عمر شریفش میگذرد.
2. علامه محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 222.
3. شیخ صدوق، کمالالدین، ج 3، ص 357.
4. یوم الخلاص، ص 157.
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
ای کاش ...سرباز شوم عاشق سربار نباشم...
ایکاشکهمنیارشوم،خوارنباشم
جز بر در اینخانه گرفتارنباشم
افسوسبرانعمرگرانمایهکهیکدم
بهر تـو شَــهـا لایـق دیـدار نباشم
درفاصله غیبت تا صبح ظهورت
حقاستکهیکثانیه بیکارنباشم
ایکاشکه دروسعت عشاق تومولا
سـرباز شوم عاشـق سـربار نباشم…
اللهمعجللولیکالفرج
کانون دانش آموختگان...
تشکیل کانون دانش آموختگان مدرسه معصومیه شیراز با حضور مدیریت محترم، معاونین و فارغ التحصیلان مدرسه و برگزاری انتخابات هیات مدیره کانون.
در این جلسه سرکار خانم موسوی ضمن خیر مقدم به فارغ التحصیلان، به مسئولیت سنگین و خطیر آنان اشاره نموده و گفتند حفظ سلامت اخلاقی جامعه به خدمت صادقانه و بی منت آنان بستگی دارد و رمز موفقیت آنان در گرو خودسازی، تهذیب و برخورد شایسته با مردم است.
ایشان از دانش آموختگان حوزه خواستند ارتباط خود را با مدرسه خود حفظ نموده و از این به بعد فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی خود را در قالب کانون دانش آموختگان مدرسه ساماندهی کنند و با همت و تلاش مضاعف، برای تبیین اندیشه های ناب اسلامی
تلاش نمایند.
سپس معاون فرهنگی توضیحاتی در مورد ضرورت تشکیل کانون دانش آموختگان در حوزه های علمیه، شرایط و قوانین کانون بیان نمود.
در ادامه انتخابات هیات مدیره کانون برگزار گردید و ۵ نفر به عنوان اعضای اصلی و ۴ نفر اعضای علی البدل انتخاب شد. در پایان هدایائی به رسم یادبود به دانش آموختگان حاضر در جلسه تقدیم گردید.
اما دلی که تو داری من ندارم...
روزی واعظی به مردمش می گفت : « ای مردم! هر کس دعا را از روی اخلاص بگوید ، می تواند از روی آب بگذرد ، مانند کسی که در خشکی راه می رود . »
جوان ساده و پاکدل، که خانه اش در خارج از شهر بود و هر روز می بایست از رودخانه می گذشت ، در پای منبر بود . چون این سخن از واعظ شنید ، بسیار خوشحال شد . هنگام بازگشت به خانه ، دعا گویان ، پا بر آب نهاد و از رودخانه گذشت .
روزهای بعد نیز کارش همین بود و در دل از واعظ بسیار سپاسگزاری می کرد ، آرزو داشت که هدایت و ارشاد او را جبران کند .
روزی واعظ را به منزل خویش دعوت کرد ، تا از او به شایستگی پذیرایی کند . واعظ نیز دعوت جوان پاکدل را پذیرفت و با او به راه افتاد . چون به رودخانه رسیدند ، جوان ” دعا” گفت و پای بر آب نهاد و از روی آن گذشت. اما واعظ همچنان برجای خویش ایستاده بود و گام بر نمی داشت . جوان گفت :” ای بزرگوار! تو خود ، این راه و روش را به ما آموختی و من از آن روز ، چنین می کنم . پس چرا اینک برجای خود ایستاده ای ، دعارا بگو و از روی آب گذر کن!”
واعظ ، آهی کشید و گفت: « حق، همان است که تو می گویی ، اما دلی که تو داری ، من ندارم !»
ترس از خدا چیست؟
اگر خدا مهربان است، پس چرا باید از او بترسیم؟ منظور از این ترس که در روایات آمده چیست؟ یکی از معانی خوف و ترس از خدا در این روایت آمده و بیان کرده که این ترس از چه چیزی باید باشد:
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ:
الْمُؤْمِنُ بَیْنَ مَخَافَتَیْنِ ذَنْبٍ قَدْ مَضَى لَا یَدْرِی مَا صَنَعَ اللَّهُ فِیهِ وَ عُمُرٍ قَدْ بَقِیَ لَا یَدْرِی مَا یَکْتَسِبُ فِیهِ مِنَ الْمَهَالِکِ فَهُوَ لَا یُصْبِحُ إِلَّا خَائِفاً وَ لَا یُصْلِحُهُ إِلَّا الْخَوْفُ
امام صادق (ع) فرمود:
مؤمن در میان دو ترس و نگرانی است: گناهى که گذشته است، نمى داند که خدا در مورد آن چه کرده است؟ که آن را بخشیده یا عقوبتش خواهد کرد؛ و عمری که باقى مانده است، نمى داند که چه گناهانى که مایه هلاک او است، مرتکب مى شود؛ (آیا عاقبت بخیر میشود یا خیر) پس او شب را نمیگذراند مگر اینکه در حالت ترس و نگرانی باشد، و اصلاحش نکند جز ترس از خدا
اصول کافی، ج2، ص71