کار فرهنگی از منظر مقام معظم رهبری (مد ظله)
اصلاح جامعه بدون اصلاح فرهنگ آن میسر نیست. تلاش های اقتصادی و اجتماعی زمانی می توانند شاهد مقصود را در آغوش بگیرند که الزامات مورد نظر آنها در فرهنگ جامعه نهادینه شده باشد. ابعاد فرهنگ و تأثیر آن، بر خلاف باور برخی، به احداث مراکز آموزشی خلاصه نمی شود. گستره فرهنگ و کار فرهنگی از جزئی ترین فعالیت های فردی تا جدی ترین مسئولیت های اجتماعی کشیده شده است. به تعبیر رهبر معظم انقلاب «فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است.»[1]
به همین دلیل ورود به عرصه فرهنگ و فعالیت های فرهنگی، به دلیل ابعاد گسترده آن، باید ورودی کارآمد، مداوم، همراه با مدیریت راهبری و در یک کلام حرکتی جهادی باشد. تعبیری که از سوی مقام معظم رهبری بارها مورد استفاده قرار گرفت و نهایتاً سال ۱۳۹۳ با آن نامگذاری شد. «واقع قضیّه این است که کارزار فرهنگی از کارزار نظامی اگر مهم تر نباشد و اگر خطرناک تر نباشد، کمتر نیست؛ این را بدانید؛… واقعاً یک میدان کارزار است اینجا»[2] چنین راهبرد ویژه ای نیازمند طرح یک مختصات خاص برای فعالیت های فرهنگی است. بدون در نظر گرفتن نیازها و لوازم مورد نیاز برای فعالیت های فرهنگی، نمی توان به پایان مطلوب آن ها دل بست. به همین دلیل جا دارد به شناخت ویژگی های کار فرهنگی مطلوب در بیان مقام معظم رهبری بپردازیم و به این پرسش مهم و اساسی پاسخ دهیم که اصولا برای توفیق در فعالیت های فرهنگی به چه لوازمی نیاز داریم؟ از چه موانعی باید بگذریم؟ و باید مراقب چه پرتگاه هایی باشیم؟
مراقب رخنه های فرهنگی باشید
ده ها سال است که ایرانیان با معضلی به نام غرب زدگی روبه رو هستند. انقلاب اسلامی ایران در واقع تقابلی جدی با رویکرد وابسته ساز غرب گرایان، در همه جوانب آن، به غرب بود. برخی معتقد بودند برای پیشرفت باید از فرق سر تا انگشت پای ایرانی، رنگ و بوی فرنگی بگیرد. با وجود پیروزی انقلاب اسلامی و مبارزه بی امان با پدیده شوم تهاجم فرهنگی، امروزه با رخنه های متعدد فرهنگی روبه رو هستیم. نماد بارز رخنه فرهنگی، استحاله ارزش هایی است که با وجود صبغه های اعتقادیِ اسلامی و ایرانی، باید با لعاب تازه ای از فرهنگ غربی، به بیماری کشنده استحاله فرهنگی مبتلا شوند. در حقیقت ارائه ارزش های ضد دینی و ضد ایرانی، با قالبی ظاهراً موجه، به طالبان آن، فاجعه ای است که این روزها در جریان است. برخی به بهانه صدور ارزش های انقلابی و با ادعای تلاش برای مقابله با تهاجم فرهنگی، به دنبال ایرانیزه و اسلامیزه کردن تعابیری هستند که اصالتاً در برابر ارزش های ملی و مذهبی ما قرار دارند. مفهوم هزار وجه آزادی یکی از این دامهای مخوف و هراس انگیز است. برخی از افراد هر نوع حساسیت نسبت به فعالیت های ضدفرهنگی را، محدود کننده آزادی می دانند و مدعی اند، آزادی یکی از ستون های بی بدیل شکل گیری انقلاب اسلامی است. به تعبیر مقام معظم رهبری:
«آزادی غیر از ولنگاری است؛ آزادی غیر از رهاسازی همه ضابطه ها است. آزادی ــ که نعمت بزرگ الهی است ــ خودش دارای ضابطه است؛ بدون ضابطه، آزادی معنی ندارد… اینکه ببینیم کسانی با استفاده از هنر، با استفاده از بیان، با استفاده از ابزارهای گوناگون، با استفاده از پول، راه مردم را بزنند، ایمان مردم را مورد تهاجم قرار بدهند، در فرهنگ اسلامی و انقلابی مردم رخنه ایجاد کنند، ما بنشینیم تماشا کنیم و بگوییم که آزادی است، این جور آزادی در هیچ جای دنیا نیست!»[3]
درک عمیق مفاهیم فرهنگی، هم برای مردم و هم برای مسئولان، می تواند ضمن بالا بردن هوشیاری آن ها، از رخنه های فرهنگی جلوگیری کند و این خود یکی از مهمترین ویژگی های یک فعالیت فرهنگی صحیح است.
شاه راه فرهنگ اسلامی- ایرانی
کار فرهنگی در قالب به اصطلاح هیئتی آن، فرجام مناسبی نخواهد داشت. در حالت بسیار خوشبینانه، بدون شناختن ابعاد کار فرهنگی و اهداف مورد نظر آن، با هرز رفتن و نابود شدن سرمایه های مادی و معنوی، بدون هیچ تغییر مطلوبی، روبه رو خواهیم شد. برخی به بهانه توصیه و نقد، هویت و اعتقادات بنیادین مردم ایران را به سخره می گیرند و نام آن را نقد و نقادی فرهنگی می گذارند. غافل از این که نقد و نقادی، خود نیازمند آداب و فرهنگ ویژه است. به تعبیر مقام معظم رهبری:
«من در مورد تذکّرات، معتقدم باید با منطق محکم و با بیان روشن، نقطه نظرات صحیح را ارائه بدهند. با تهمت زنی و جنجال آفرینی، بنده موافق نیستم؛ با تکفیر کردن و متهم کردن این و آن، بنده موافق نیستم.»
نادیده گرفتن خطوط انقلاب اسلامی و هویت اصلی ملت ایران، تحقیر اخلاق ایرانی و فرهنگ اسلامی و مقایسه ای احساسی و توام با لاابالی گری، زمینه سست شدن عزم راسخ ملی و توسعه بیماری سرطانی تردید را در میان مردم به وجود خواهد آورد. در چنین حالتی ضربه پذیری فرهنگ عمومی، که در میان غبار تردید حالتی مضاعف به خود گرفته است، راه را برای نفوذ فرهنگ بیگانه و از خود بیگانگی فرهنگی هموار خواهد کرد. بنابراین دفاع از هویت ایرانی و اسلامی و حفظ و ترویج ارزش های آن، می تواند یکی از مهمترین اهداف هر فعالیت فرهنگی باشد.
این مسئله موضوعی است که از سوی مقام معظم رهبری به عنوان یک راهبرد در سال ۱۳۹۳، مورد تاکید قرار گرفته است.
کار فرهنگی، نیازمند عزم ملی است
بدیهی است که چنین امر مهمی نیازمند حرکتی جهادی و انقلابی است. فرهنگ عمومی ما در سال های اخیر دستخوش نابسامانی های فراوان بوده است. این نابسامانی بیش از هر چیزی ریشه در ناآگاهی دارد. احیای سنت امر به معروف و نهی از منکر در حوزه فرهنگ می تواند پشتوانه محکمی برای این هدف مقدس باشد. رویکرد مسئولان در این عرصه باید مبتنی بر استفاده از نقد و نظر کسانی باشد که به دلیل ارتباط دائمی و مستمر با مسائل فرهنگی، آسیب ها و ضعف های آن را می شناسند و قادرند نوری را فراراه مسئولان برای رسیدن به نتیجه مطلوب روشن کنند. احساس استغنا از نظر فعالان دلسوز فرهنگی، سم مهلکی است که مسئولان را به وادی ناکجا آباد خواهد کشاند. این موضوع مطلبی است که از سوی رهبر معظم انقلاب نیز مورد تأکید قرار گرفته است:
«اعتقاد من این است که مجموعه انقلابی کشور ـ که بحمدالله تعداد بی شماری از آنها در بین جوان های ما، در بین صاحب نظران ما، اساتید ما، بزرگان ما، تحصیل کرده های ما حضور دارند ـ می توانند با منطقِ محکم وارد میدان بشوند، نقّادی کنند. نقاط ضعف را و نقاط منفی را به رخ ما مسئولان بکشانند. گاهی می شود که مسئول، متوجّه نیست چه دارد می گذرد در متن جامعه، اما آن جوان در متن جامعه است، او می فهمد؛ آن عزم ملّی و مدیریّت جهادی که عرض کردیم در زمینه فرهنگ، این است.»
پی نوشت ها:
[1] سخنرانی در حرم مطهر امام رضا علیه السلام، 1 / 1 / 93.
[2] سخنرانی در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، 19 / 9 / 92.
[3] همان.
داستان بهلول
روزی یکی از دوستان بهلول گفت : ای بهلول! من اگر انگور بخورم آیا حرام است؟
بهلول گفت : نه!
پرسید : اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم آیا حرام است؟
بهلول گفت : نه!
پرسید : پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام می شود؟
بهلول گفت : نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟
گفت : نه!
بهلول گفت : حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم آیا دردت می آید؟
گفت: نه!
سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد!
مرد فریادی کشید و گفت : سرم شکست!
بهلول با تعجب گفت : چرا؟ من که کاری نکردم!
این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی …
مبانی کار فرهنگی -تشکیلاتی
1- مسوولیت پذیری داشته باشید. اگر سرتان رفت قولتان نرود. اگر در داشتن توان انجام کاری یا وظیفه ای شک دارید، مسوولیت آن کار را قبول نکنید. اما اگر مسوولیتی قبول کردید به نحو احسن آن را انجام دهید.
۲- عدم تناقض در حرف و عمل. برای خودتان در تشکیلات اعتبار کلامی به دست بیاورید. آنچه در تئوری بیان می کنید با آنچه در عمل انجام می دهید تناقض نداشته باشد.
۳- از برنامه های مصوب و ابلاغی پیروی کنید. برای پیشبرد برنامه های تشکیلات مجدانه تلاش کنید. حتی اگر کاری خارج از مسوولی اما در توانتان بود انجام دهید. یادتان باشد که پیشرفت تشکیلات و پیشرفت شما به هم گره خورده است.
۴- از دروغ گویی به شدت حذر کنید.
۵- از خود محوری پرهیز کنید. حس برتری جویی چیز بدی نیست اما باید در مسیر صحیح بیافتد. حس برتری جویی را در رقابت های مثبت و سالم تشکیلاتی برای بهتر انجام دادن وظایف تشکیلاتی خود به کار گیرید. خود رای و خودپرست نباشید.
۶- دو دسته از اعضا احترامشان واجب است. اعضای باسابقه و اعضای پر مسوولیت. احترام این دو دسته از افراد را درون تشکیلات بصورت ویژه نگاه دارید. در هر صورت رعایت ادب تشکیلاتی و دقت در نحوهٔ رفتار با دیگر اعضای تشکیلات را مدنظر داشته باشید.
۷- در مورد مسائل گوناگون جاری خودتان به دنبال اخبار و اطلاعات جدید باشید. منتظر نباشید که اطلاعات فقط از طریق تشکیلات به شما برسد. خودتان را به لحاظ اطلاعاتی و خبری به روز نگه دارید.
۸- سیاست میدان احساسات و هیجان نیست. در مواقع خاص و وقایع غیر منتظره باید بتوانید خونسردی خودتان را حفظ کنید و نه احساسی بلکه عقلانی تصمیم بگیرید. در فعالیت های غیر تشکیلاتیتان هر چقدر می خواهید آدم احساساتی ای باشید اما در کار تشکیلاتی احساسات در بیشتر مواقع سم است.
۹- یک نیروی تشکیلاتی بی کار نمی ماند. هر وقت مسوولیت هایش اندک یا کار هایش رو به پایان باشد خودش به دنبال کسب وظیفه و کار جدید از تشکیلات می رود و نباید منتظر بماند که تشکیلات دنبال او بیاید تا وظیفه ای به او دهد.
۱۰- نفس کار گروهی چشم پوشی از برخی اهداف شخصی برای تشکیل گروه جهت بیشتر کردن احتمال تحقق اهداف مشترک است. بنابراین یادمان باشد در کار تشکیلاتی منافع جمعی بر منافع فردی ارجحیت دارد. جایی که منافع شخصی با منافع جمعی در تعارض قرار گرفت نمی توانیم موقتا از تقید به مصوبات جمعی خارج شویم.
۱۱- همواره به رشد دانش پایه سیاسی خود توجه کنید. مکاتب و تئوری های سیاسی را بشناسید. با اشخاص و تاریخ معاصر آشنا باشید. برنامه مطالعاتی داشته باشید. اگر برای مطالعه تنبلیتان می آید عضو گروه های مطالعاتی یا کارگاه های هم آموزی که در مطالب قبل توضیح داده شد بشوید.
۱۲- توانایی های فردی خودتان را تقویت کنید. یک فعال سیاسی باید در زمینه های فن خطابه، هنر مذاکره، تقکر ساخت یافته و استراتژیک، هنر استدلال، توان اقناع، قدرت چانه زنی، داشتن دایره لغات وسیع و… با آدم های غیر سیاسی تفاوت داشته باشد.
۱۳- هیچ گاه وقتی خیلی خوشحال، خیلی ناراحت یا عصبانی هستید تصمیم گیری نکنید.
۱۴- توان مقاومت روحی خودتان را افزایش دهید. در عین واقع بینی سعی کنید تسلیم ناشدنی باشید، در مواقع دشواری و ضعف و زمانی که فشار کاری زیاد است باید مقاومت روحی بالایی داشته باشید و به دیگر افراد تشکیلات هم روحیه بدهید.
۱۵- شعار ها و مطالب شورانگیز کاربرد خودشان را دارند. در تحلیل ها واقع بین باشید
۱۶- انضباط، دیسیپلین و سلسله مراتب تشکیلاتی را همواره رعایت کنید. مکان و زمان شوخی را بشناسید و در موقع کار کاملا مراتب تشکیلاتی را در نظر داشته باشید.
۱7- در جلسات و برنامه های تشکیلات حضور منظم داشته باشید. حضور منظم فیزیکی در محافل تشکیلاتیتان تاثیر بسیاری در کیفیت کار شما دارد.
۱۹- از هرگونه ماجراجویی بی محابا پرهیز کنید.
۲۰- تفرقه افکنی نکنید و جلوی تفرقه افکنی ها را بگیرید. بهترین راه برای شکست دادن یک تشکیلات ایجاد تفرقه در درون آن هاست.
۲۳- اطلاعات و اخبار درون تشکیلات را به بیرون نبرید. یاد بگیرید در جواب سوال «از حزبتان (تشکیلاتتان / سازمانتان /…) چه خبر؟» به جواب «ای… می گذره… شما چه خبر؟» اکتفا کنید. در ساده ترین اخبار ممکن است منجر به آسیب خوردن تشکیلات شود.
۲۴- تماشاچی نباشید. برای رشد کار تشکیلات تلاش کنید. تخیل و خلاقیت خود را تقویت کنید.
۲۵- از حق ابراز نظر خودتان در مورد مسائل مورد بحث دفاع کنید و سعی کنید در تصمیم گیری های جع دخیل باشید. در حیطهٔ ابراز نظر خودتان با توجه به چارت تشکیلاتی
۲۶- تلاش در جهت رعایت عدالت در توزیع کار ها و مسوولیت ها بین نفرات زیر دست با توجه به توان و علاقه و انگیزه آن ها.
۲۷- هر از گاهی از خودتان انتقاد کنید. با رعایت موازین از دیگر اعضا هم انتقاد کنید. در یک تشکیلات اعضا باید رافع ایرادات هم و مکمل یکدیگر باشند.
۲۸- توان تحمل مخالف را در خودتان تقویت کنید. برای تمرین این مساله تلویزیون، رادیو و سایت های گروه های مخالف خود را پیگیری کنید تا مهارتتان در شنیدن و تحمل حرف مخالف افزایش یابد.
۲۹- تجربه چراغ راه آینده است. در انجام اموری که به شما سپرده شده است از تجربهٔ افراد با سابقه ترهم استفاده کنید.
۳۰- سعی کنید افکارتان را منظم کنید. تشویش ذهنی را از خود دور کنید. قلم به دست بودن به منظم شدن ذهن کمک می کند.
۳۱- برای هر کارتان برنامه ریزی کنید. بدون برنامه ریزی کاری را شروع نکنید. سعی کنید کاملا هدف، وضعیت فعلی و راه های رسیدن به هدف را بررسی کنید و برای انجام کارتان برنامه ریزی داشته باشید.
۳۲- منتظر ناجی نباشید. اگر مشکلاتی می بینید غر نزنید. سعی کنید خودتان به اصلاح امور کمک کنید.
۳۳- با جامعه ارتباط داشته باشید. اگر یک تشکیلات ارتباطش با جامعه کم شود به سمت فرقه ای شدن پیش می رود و کم کم از بین می رود. هر یک از اعضا باید ارتباطش با جامعه را حفظ کند.
۳۴- از کنار پدیده های سیاسی و اجتماعی به سادگی عبور نکنید. سعی کنید در مورد وقایع داغ روز پیش خودتان تحلیل و بررسی و جمع بندی داشته باشید. داشتن یک وبلاگ زنده و پویا به این امر کمک می کند.
۳۵- اگر یک شایعه در مورد فرد یا نهادی در تشکیلات را مشاهده کردید به سادگی از کنار آن عبور نکنید. با شایعات مقابله کنید حتی اگر مربوط به خودتان نبودید. مسوولین بالا تر را نیز در جریان شایعه بگذارید. نگذارید شایعات در تشکیلات رواج پیدا کنند.
۳۶- از دخالت دادن خصومت های شخصی در مواضع و جهت گیری های تشکیلاتی به شدت حذر کنید.
۳۷- هر تشکیلات بایستی اطلاعات موجودش را طبقه بندی کند. هر عضو با توجه به جایگاه و نیاز هایش به بخشی خاص از اطلاعات دسترسی دارد. طبقه بندی اطلاعات را رعایت کنید.
۳۹- هر صحبتی مکان و زمان خود را دارد. موقعیت شناس باشید.
۴۰- تشکیلات به طور دایم باید فضای اطراف را رصد کند و ایده های خود را اصلاح و به روز کند. تشکیلات باید فرصت طلبان نفوذی را مدیریت کند. نباید اجازه داد که فضای تضارب آرا در داخل تشکیلات گل آلود شود. اعضا بایستی در مقابل فرصت طلبان و بدخواهان نفوذی هوشیار باشد.
۴۱- مراقب باشید وقتی که ناامید هستید برای جمع صحبت نکنید. از القای یاس به تشکیلات پرهیز و جلوگیری کنید.
۴۲- حس نقدپذیری را در خود تقویت کنید. خودتان هم خودتان را نقد کنید
۴۳- سعی کنید برای مسوولین بالادستی خود پیشنهاد داشته باشید. گهگاه از منظر بالادست به تشکیلات نگاه کنید و برای بهبود وضعیت آن پیشنهاداتی را تنظیم و به مسوولین بالادستی تشکیلات بدهید. این امر باعث افزایش توان مدیریتی شما، تقویت نگاه استراتژیک شما، رشد تشکیلاتی شما و بهبود وضع تشکیلات می شود.
۴۴- اعضای تصمیم گیر اصلی و اعضای اتاق های فکر یک تشکیلات به صداقت، اعتماد و صمیمیت باید اهمیت بدهند.
۴۵- شکست را بپذیرید. از مرور و بارخوانی تجربهٔ شکست هایتان فرار نکنید. آن را چندیدن بار واکاوی کنید تا حداکثر تجربیات را از ان به دست بیاورید. خاطره نویسی می تواند در این زمینه مفید باشد.
۴۶- از وظایف مهم هر عضو تشکیلات این است که در بیرون تشکیلات از مواضع و سیاست های کلان تشکیلات دفاع کند. اگر افرادی را دارای پتانسیل می بینید، تشکیلات را به آن ها معرفی کنید. این امر باعث رشد تشکیلاتی شما و رشد تشکیلاتتان می شود.
۴۷- اعضای یک تشکیلات برای ارتقاء اعضای دیگر نیز بایستی تلاش داشته باشند. مقالات، کتاب ها، افراد مطلع، مجلات و… مفید را در اختیار همدیگر قرار دهید.
۴۸- درکار تشکیلاتی، انگیزه ها نباید کینه ها، نفرت ها و ضدیت با این یا آن باشد. بلکه باید اصیل و از درون تحلیل و نقدهای ضرورت کار تشکیلاتی و بصورت منطقی استخراج شود. هر از چند گاهی انگیزه های خود برای فعالیت را بازبینی و اصلاح کنید که به انگیزه های غیر اصیل آلوده نشده باشند.
۵۰- با موضوعات پیچیده، ساده و سطحی برخورد نکنید اما موضوعات را هم پیچیده نکنید. سعی کنید الگوریتم های حل مساله را ساده طراحی کنید.
داستان های جالب
مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند.
لباس پوشید و راهی خانه خدا شد.
در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد،
خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.
مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و
در همان نقطه مجدداً زمین خورد!
او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش
را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.
در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید.
مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید.))،
از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم.
مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد
ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست
در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند.
مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند.
مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود.
مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند.
مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد.
شیطان در ادامه توضیح می دهد:
((من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم.))
وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید،
خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم
و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید.
به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر
باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید.
بنا براین، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم.
*نتیجه
کار خیری را که قصد دارید انجام دهید به تعویق نیاندازید. زیرا هرگز نمی دانید
چقدر اجر و پاداش ممکن است ازمواجه با سختی های در حین تلاش به انجام کار خیر
دریافت کنید. پارسائی شما می تواند خانواده و قوم تان را بطور کلی نجات بخشد.
تغییر سبک زندگی
باربی تنها یک عروسک نیست بلکه یک سلاح کارآمد در صحنه ی جنگ فرهنگی است که برای صدور سبک زندگی آمریکایی در جهت حیازدایی و افساد دختران و زنان بکار گرفته شده است.
تأمل در باب چگونه زیستن مساله ای است که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول ساخته و از گذشته های دور تاکنون متفکران و اندیشمندان بسته به جهان بینی و مبانی فکری خویش پاسخ های گوناگونی را در این زمینه ارائه نموده اند. این موضوع تا آنجا پیش رفته که امروزه با توجه به ارتقاء سطح آگاهی و دانش بشری، به شیوه های مختلف زیستن و یا به تعبیر سبک های مختلف زندگی منجر شده است. سبک هایی که همه ابعاد زندگی بشر در یک اجتماع و جامعه را در بر گرفته و تعریف مشخص از آن ارائه نموده است.
با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و ظهور دو بلوک شرق و غرب به رهبری شوروی و ایالات متحده آمریکا، صحنه جنگ بین دو ابرقدرت تغییر یافته و جنگ سرد آغاز شد؛ جنگی که زمین درگیری آن نه مثل گذشته محدود بود و نه مشخص؛ جنگی که نه با فکر نظامیان بلکه با طرح ریزی استراتژیست های دو طرف طراحی و با به کارگیری سلاح فرهنگ، هنر و رسانه انجام می گرفت و این آمریکا بود که به واسطه برتری اش در حوزه های ذکر شده به مرور از رقیب خود پیشی گرفت.
در این میان ظهور انقلاب اسلامی با شعار نه شرقی، نه غربی و پیدایش موج بیداری اسلامی در بین مسلمانان جهان- متاثر از این انقلاب- و تجربه ی تلخ شکست در پی تهاجم نظامی، دولتمردان ایالات متحده را بیش از پیش وادار نمود تا به شیوه ی دیگری از جنگیدن بیاندیشند و این بار جدی تر به عرصه های غیر نظامی جنگ روی آورند. لذا مساله سبک زندگی مورد توجه سیاستمداران ایالات متحده آمریکا قرار گرفت. مجموعه ای که بوسیله آن بتوان برای لحظه لحظه زندگی مردم برنامه داشت؛ یعنی چگونگی خوراک، پوشاک، تفریح، معماری، ارتباط با دیگران، لوازم زندگی و … بر همین اساس پدیده سبک زندگی آمریکایی موضوعیت یافت. در این میان توجه ویژه برنامه ریزان به نقش زنان و دختران در ترویج فرهنگ مورد نظر، حائز اهمیت و تامل است. چیزی که در تجربه تاریخی اندلس ثبت شده بود و موجب شکست تدریجی مسلمانان با استفاده از اهرم افساد زنان و دختران گردیده بود.
عروسک باربی پدیده ای است که در همین راستا طراحی شده و این نوشته سعی دارد تا نگاهی اجمالی به ابعاد و تاثیرات آن داشته باشد و زمینه تامل بیشتر افراد نسبت به این پدیده ی فرهنگی- سیاسی- اقتصادی را فراهم آورد.
عروسک، اسباب بازی دختران:
عروسک ها اسباب بازی هایی هستند در هیات انسانی و به طور عمده به شکل یک دختر طراحی و ساخته می شوند. عروسک ها به دلیل شکل انسانی خود توانایی ایجاد ارتباط و تاثیرگذاری فراوانی بر روی ذهن دختربچه ها دارند. باید توجه داشت که عروسک هرگز قادر نیست احساساتی را که در دختران برمی انگیزاند در پسران نیز تحریک نماید و این نه به توانایی عروسک که به سرشت و روحیات متفاوت پسران و دختران بازمی گردد. کریستیانف سومرز در همین رابطه می گوید: شرکت تولید اسباب بازی «هسبرو» درصدد بود یک خانه عروسکی را از نظر بازاریابی و مطلوبیت برای پسران و دختران امتحان کند، ولی خیلی زود مشخص شد که واکنش دختران و پسران در مقابل محصول یکی نیست. دختران شروع به لباس پوشاندن به عروسک، بوسیدن آن ها و خانه بازی می کردند در حالی که پسران اسباب بازی ها را از سقف خانه بیرون می انداختند.
نکته ی بسیار مهم، کارکرد الگویی و تربیتی عروسک است. چرا که در حساس ترین مقطع سنی یعنی در دوران کودکی مورد استفاده قرار گرفته و نقش بسیار موثری در الگوسازی ذهنی دختربچه ها آن هم در قالبی عاطفی و دوست داشتنی دارد.
باید توجه داشت که عروسک ها در پایین ترین مرحله کمک می کنند که کودکان به یک تصویر کامل بدنی دست پیدا کنند. مادران نیز از کارکرد واسطه ای عروسک برای آموزش دختران در اموری همچون غذا خوردن، حمام کردن و آرامش و … بهره می برند. اما به تناسب رشد سنی دختران، عروسک ها در آموزش نقش های اجتماعی و نمایش تفکیک جنسیتی و فهم کودک از وظایف آینده خویش نقش بارزی را ایفا می کنند.
تاریخچه عروسک باربی:
کمپانی متل در سال ۱۹۴۵ توسط زوج هندلرومت در ایالت کالیفرنیای جنوبی آمریکا تاسیس شد این شرکت، ابتدا قاب عکس تولید می کرد و سپس به ساخت مبلمان خانه و در نهایت به تولید اسباب بازی روی آورد.
کمپانی متل در سال ۱۹۵۵ با کلوپ میکی ماوس برای تبلیغ اسباب بازی ها به همکاری در نمایش های تلویزیونی پرداخت که موجب دگرگونی ساختاری در تجارت اسباب بازی شد.
در ۱۹۵۹ به دلیل علاقه دختر هندلر به عروسک های کاغذی، طرح ساخت عروسک را دنبال کردند که منجر به عقد قرارداد برای دریافت امتیاز عروسک آلمانی لی لی شد.
عروسک لی لی در واقع برگرفته از شخصیت و اندام و چهره زن خیابان گرد آلمانی به همین نام بود. عروسک آلمانی
لی لی به عنوان یک قطعه کلکسیونی فقط به بزرگسالان به ویژه به کلکسیونرهای اسباب بازی فروخته می شد.
کمپانی متل امتیاز عروسک لی لی را از آلمان خرید و پس از تغییراتی، صورتبندی نژادی آن را به نژاد “آنگلوساکسون” همانند کرد و به تولید انبوه آن در آمریکا اقدام نمود.
تولد باربی:
این عروسک تغییر نژاد یافته ( به نژاد آمریکایی- انگلیسی انگلوساکسون) باربی لقب گرفت. باربی اسم خلاصه شده باربارا دختر کوچک رییس کمپانی متل یعنی آقای هندلر بود.
باربی به زودی در صف اول اسباب بازی دختران در غرب قرار گرفت. در سال ۱۹۵۹ هر عروسک باربی به قیمت سه دلار فروخته می شد. اما اکنون هر عروسک باربی اصل ساخت کمپانی متل تا ۴۵۰۰ دلار قیمت دارد.
طراح تغییرات باربی در آمریکا در کمپانی متل، جک رایان است. وی قبل از آن در پنتاگون (وزارت جنگ آمریکا) طراح موشک های اسپارو و هاوک بود. شرکت متل او را به خاطر تخصص و استعدادش در شناخت فرم هیکل زنان استخدام کرد.
در ۱۹۶۱ کمپانی متل عروسک کن را تولید کرد. این عروسک پسری بود با لباس های شیک و موهای قهوه ای که برگرفته از نام پسر آقای هندلر رییس کمپانی متل بود. به این ترتیب باربی صاحب یک دوست پسر شد. بعدها در سال ۱۹۶۳ عروسک میچ و در سال ۱۹۶۵ عروسک اسکیپر به جمع کن و باربی پیوستند.
ویژگی های باربی:
در میان عروسک هایی که تاکنون ساخته شده باربی از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار است چرا که باربی تنها یک عروسک نیست بلکه یک سلاح کارآمد در صحنه ی جنگ فرهنگی است و به همین خاطر متخصصین فراوانی در تولید، طراحی، تبلیغ و توزیع آن نقش آفرینی نموده اند. به جهت اهمیت این بخش هر یک از ویژگی ها را به صورت جداگانه شرح می دهیم:
اندام باربی:
باربی نماد یک زن ۱۹- ۲۰ ساله است. همانگونه که در پیش اشاره شد باربی از شخصیت یک زن ولگرد خیابانی آلمانی به نام لی لی گرفته شده که پس از جنگ به عنوان زنی محبوب خودفروشی می کرده است.
اما این جک رایان بود که به خاطر استعداد ویژه اش در شناخت فرم بدن زنان، لی لی را به چهره ای آنگلوساکسون تبدیل نمود و سرانجام باربی را خلق کرد. دختر ۲۰ ساله ای که پاهای بلند و فیزیک بدنی لاغری داشته و نمایشگر یک قد ۱۹۵ سانتی متری است. باید توجه داشت که این ویژگی نمایشگر دوران جوانی یک دختر است و از همین جا می توان به الگوسازی باربی برای آینده کودکان به خوبی پی برد.
چهره باربی:
طراحی چهره باربی به گونه ای اغراق گونه صورت گرفته که جامع اکثر زیبایی های متصور باشد و البته این طراحی بسیار ماهرانه صورت پذیرفته است. «موی بور و طلایی، گردن باریک و کشیده، گونه های برآمده، دماغ و دهان کوچک، چشمانی درشت و آبی، لبانی پرگوشت، چهره شاداب، پوست روشن، پیشانی و سری متناسب و … مجموع اعضای چهره ی باربی را تشکیل می دهد که به ندرت- حتی با هنرمندی تیغ جراحی پزشکان حاذق- هم زمان در یک فرد جمع می شود.
فرم لباس باربی:
لباس های ظریف، خوش رنگ و خوش دوخت باربی محصول هنر و دستان بزرگترین طراحان لباس دنیاست که در کمپانی متل گرد هم آمده اند. هیچ عروسکی تا به حال به اندازه باربی لباس متنوع، زیبا و اشرافی به تن نکرده و این تنها اختصاص به دختری دارد که نماینده فرهنگ آمریکایی و نمایشگر یک زن تمام عیار آمریکایی است.
«عریان گرایی، اشرافی گرایی و مصرف گرایی سه مولفه اصلی لباس های باربی است؛ لباس هایی که زرق و برق خیره کننده اش، هدف وسیله را توجیه می کند را مضاعف می کند. یعنی برای زیبایی باید ثروت کسب کرد به هر طریق»
تنوع باربی:
باربی برای اینکه بتواند نقش تربیتی خود را ایفا کند باید پاسخگوی تمامی سلایق و علاقه ها باشد و در نقش های گوناگونی ظاهر شود.
باربی پرستار، باربی معلم، باربی خلبان، باربی ژیمناست، باربی خواننده و … برای تحکیم الگوسازی این عروسک متولد شده اند. همچنین برای پذیرش این عروسک از سوی ملیت های گوناگون باربی با حفظ استیل بدنی اش (اصالت آمریکایی) در رنگ ها و ملیت های گوناگون نیز ظاهر شد؛ باربی هندی، آفریقایی، چینی، لهستانی و …
باربی انتحاری:
باربی این بار در نقش سیاسی ظاهر شده و می کوشد با تمسخر ارزش های والای اسلامی، شهادت طلبی را به مثابه امری غیر منطقی و منفور جلوه دهد.
«باربی انتحاری و شهادت طلب که پس از فریاد ا… اکبر با فشردن ضامن کمربند انفجاریش منفجر می شود به طور غیر مستقیم تلاش می کرد تا فرهنگ شهادت طلبی یا تنها سلاح پیروز و بی رقیب مسلمانان را در میان کودکان به تمسخر گیرد… »
باربی نظامی و ضد تروریست:
یکی دیگر از کارکردهای باربی تهییج سربازان آمریکایی با پوشیدن یونیفرم نظامی و به دست گرفتن اسلحه ی آمریکایی است. این بار باربی وظیفه دارد افکار عمومی جوانان را با مقاصد جنگ طلبانه ی طراحانش همراه کند:
« در طول جنگ عراق و آمریکا در سال ۱۹۹۰ عروسک باربی با پوشش نظامی آمریکایی به تهییج افکار عمومی پرداخت. پس از واقعه یازده سپتامبر نیز باربی با پوشیدن یونیفرم نیروهای نظامی ضد تروریست با ایفای نقش جدید خود به تهییج افکار عمومی پرداخت، تیتر آگهی تبلیغاتی باربی برای نبرد ضد تروریست این بود: باربی- روح آمریکایی»
باربی و رسانه ها:
برای دستیابی به اهداف پیش بینی شده و کارکردهای مورد انتظار، این بازیچه استراتژیک باید به گونه ای متفاوت و در اندازه قابل قبول و با در نظر گرفتن تمام ظرایف هنری و فنی تبلیغ شود. چرا که عصر، عصر ارتباطات است و هر پدیده ای برای حفظ بقا و افزایش تاثیر خود ناچار از در نظر گرفتن حمایت رسانه ای و تبلیغی خویش است.
نباید از یاد برد که یکی از کارکردهای رسانه نزدیک نمودن سلیقه مصرف افراد به یکدیگر و کمک به فراگیری استفاده از یک کالاست.
«در سال ۲۰۰۱ عروسک باربی در اولین فیلم کامپیوتری خود به نام باربی و فندق شکن ظاهر شد و از آن پس تاکنون تعداد قابل توجهی فیلم کامپیوتری- انیمیشن- فیلم سینمایی و مستهجن در مورد باربی تولید شده است.»
یکی از نکات جالب توجه در حمایت رسانه ای از باربی سایت اینترنتی آن است. سایتی که پس از ورود به آن نشانگر شما هم تغییر شکل داده و به پروانه ای بال زنان تبدیل می شود. افراد پس از ورود به سایت « در یک قسمت می توانند بازی کنند، در جایی دیگر با باربی در کنار دریا قدم بزنند یا در منزل جشن تولد بگیرند و … » و همین امر جذابیت بسیار بالایی برای کودکان ایجاد نموده است.
باربی و صنعت:
همانگونه که اشاره شد استیل زندگی آمریکایی باید معرف همه بخش های زندگی باشد. در اینجا صنعت به کمک فراگیری باربی آمده است. امروزه اکثر نیازمندی های دختران با تصویر، رنگ و تبلیغ باربی در بازار کشورهای مختلف از جمله کشور خودمان یافت می شود. آنچنان که به گفته یکی از کارشناسان می توان با هزینه ی حدود یک میلیون تومان، تمام مایحتاج یک دختر را که تبلیغ کننده باربی باشد از بازار جمع آوری نمود، از لوازم التحریر گرفته تا لوازم بهداشتی- آرایشی، انواع لباس، کیف، کفش، خوردنی های مورد علاقه ی کودکان و … .
فراگیری و فروش قابل توجه این محصولات باعث رونق بیش از پیش اقتصادی این عرصه گردیده و زمینه ی تولید آن با کیفیتهای گوناگون و به منظور تامین سطوح مختلف درآمدی را فراهم نموده است.
تاثیرات مخرب عروسک باربی:
این مساله از زوایای گوناگون قابل تقسیم بندی بررسی است. از یک سو می توان به تقسیم بندی مخاطبان و بررسی تاثیرات مخرب آن اشاره نمود و از سویی می توان به تفکیک موضوعی و بررسی آثار مخرب آن در هر یک از موضوعات پرداخت. نظر به اختصار این مقال و از نگاه موضوعی به چند مورد اشاره می شود:
بلوغ زودرس:
یکی از کارکردهای باربی پر رنگ نمودن غرایز جنسی در ذهن دختران و آموزش روابط جنسی است و به تعبیر برخی فعالان ضد باربی، آموزگار روابط نامناسب است در حالی که توان عشق آفرینی ندارد.
تقلیل حیا و ترویج اخلاق جنسی مورد نظر باربی از آنجا آغاز می شود که کودک نه تنها می تواند به تعویض لباس های زیر عروسک اقدام کند که به این کار نیز تشویق می شود و در بسیاری از اوقات با اندام جنسی عروسک سر و کار داشته و به تدریج قبح دیدن آن در نظر کودک می شکند.
تامل در این موضوع که کودکان در اثر آلودگی ذهنشان به این موضوعات و بلوغ زودرس جنسی، فرصت حضور در دنیای زیبا و دوست داشتنی کودکی را خیلی زود از دست می دهند، تاسف آور است.
سوء تغذیه:
اگرچه فرم بدن باربی به گونه ای طراحی شده که بعید به نظر می رسد هیچ زنی بتواند با ویژگی های فیزیکی آن به حیات خویش ادامه دهند، اما در اثر تبلیغات، ویژگی های باربی به مثابه«ملاک زیبایی زن امروز»، باعث شده که بسیاری از زنان و دختران با اتخاذ رژیم لاغری و تلاش در جهت شبیه شدن به فیزیک بدنی باربی در دام بیماری های سوء تغذیه همچون آنورکزیا و بولیمیا گرفتار شوند.
« طبق آمار در آمریکا از هر پنج دختر دانشجو یک نفر به بیماری کم غذایی مبتلا است و در سال حدود بیست درصد از افراد مبتلا به این بیماری ها جان می سپارند.این مساله به قدری رایج و نگران کننده است که در برخی از دانشگاه های آمریکا، مواد غذایی رژیمی مانند سالاد در غذاخوری دانشگاه به طرز ماهرانه ای با مواد نشاسته ای آغشته می شود که دانشجویانی که تنها از سالاد تغذیه می کنند دچار بیماری کم غذایی نشوند.»
باید توجه داشت که نه تنها دانشجویان که بازیگران و هنرمندان زن با صرف هزینه های فراوان و با کمک جراحان ماهر زیبایی صورت و شکم، تلاش می کنند اندام خود را با اندام باربی، ملکه زیبایی زنان تطبیق دهند.
در همین رابطه تلاش فمنیست ها برای افشای ساختگی و غیر قابل واقعی بودن معیارهای زیبایی باربی جالب توجه است :
« باربی با قد بیش از ۲ متر، تنها ۴۶ کیلو گرم وزن دارد . در حالی که متوسط قد و وزن زن آمریکایی به ترتیب ۱۶۳ سانتی متر و ۶۶ کیلو گرم است و اگر عروسک باربی در همان ابعاد جان می یافت ، نمی توانست وزن خود را تحمل کند ، نمی توانست قاعدگی ماهانه داشته باشد و البته به هیچ وجه امکان باروری و بارداری نداشت »
در همین رابطه یک ضرب المثل آمریکایی نیز وجود دارد که می گوید : « هر چه قدر لاغر شوی یا پولدار شوی باز هم کم است »
مصرف گرایی و تجمل :
پیش تر به این نکته اشاره نمودیم که بزرگترین طراحان لباس دنیا به کمک کمپانی متل شتافته و به طراحی ظریف و زیبای لباس های گوناگون باربی می پردازند . این لباس ها اغلب تجملاتی و متعلق به طبقه ی ثروتمند جامعه است و اگر چه کودک را در رویای زیبای آینده استفاده از آن غرق می کند اما درکناراین حسرت رسیدن به آن نیز دردل او به جای می گذارد . نه تنها لباس که زیورآلات باربی نیز بسیار گران هستند . باربی به ترویج تجمل و مصرف گرایی با توجه به تنوع بیش از حد می پردازد و این یکی از ویروس های کشنده فرهنگ غربی است که باربی به مثابه یک بیمار ، آن را در میان دختران دیگر سرزمین ها می پراکند و ایشان را به بیماری مهلک مصرف گرایی ، تجمل و مادی گرایی دچار می کند.
دارا و سارا نماد هویت اسلامی و ایرانی:
از همان زمان که این خواهر و برادر ایرانی و مسلمان پا به عرصه وجود گذاشتند ، بحث های فراوانی علیه آن ها توسط غربیان مطرح شد. نگاهی واقع بینانه به پیامدهای تولید این خواهر و برادر در کشورهای منطقه و ملاحظه عکس العمل رسانه های غربی و تحلیل صاحب نظران در این رابطه در قضاوت درست ما نسبت به این دو عروسک بسیار موثر است. به همین خاطر تنها به دو نمونه مختصر اشاره می شود:
« راس پیتر در سایت آسیا تایمز می نویسد : چه کسی می توانست پیش بینی کند که این عروسک های چشم قهوه ای بی بو ، بی خاصیت و عقب مانده که شبیه وصله ای بدعنق و بی ریخت هستند ، گام بعدی ایران برای صدور انقلاب باشند … گر چه این اولین جنگ نیست ولی شاید مهمترین آن باشد . چون گویا سارای ایرانی به همراه برادرش دارا سخت امپراطوری باربی پلاستیکی را به خطر انداخته اند .»
« نشریه یو.اس.ای.تودی در همان زمان با انعکاس خبر ساخت عروسک های ملی در ایران نوشت : باربی کنار برو : سارا با چادر می آید . خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز پوشش چادر سارا را جواب ایران به باربی دانست .»
کمترین خاصیت ظهور دارا و سارا این بود که اولا حساسیت همگان را در برابر تاثیرات مخرب باربی برانگیخت و درک این تهاجم عمیق فرهنگی را در جامعه فراگیر کرد و ثانیا این مساله را در پیش چشم جهانیان روشن ساخت که می توان با تکیه بر فرهنگ بومی و اصیل نمادهای عروسکی تولید کرد و به تربیت صحیح کودکان از این مسیر اقدام نمود.
نتیجه :
دقت در پدیده عروسک باربی و تاثیرگذاری آن در طول بیش از نیم قرن هر انسان خردمندی را به تامل وامی دارد که چگونه یک عروسک می تواند این همه تاثیرات مخرب فرهنگی ، اجتماعی ، روانی و …. داشته باشد و چه ماهرانه توانسته از غفلت میلیون ها انسان سوء استفاده کرده و در قلعه ی ذهن آن ها خانه کند. در همین راستا یکی از کارشناسان به زیبایی تعبیر نموده که « باربی اسب تروا است.»
ملاحظه دقت و ظرافت در طراحی این سلاح موثر و فراگیر فرهنگی نشان از رصد دائمی تغییرات فرهنگی و سیاسی دنیا توسط سازندگان عروسک باربی دارد . در همین راستا این جمله از براندا آندولینا بازار یاب کمپانی متل بسیار تکان دهنده است که گفته بود : « ما همواره با دقت آمار نوزادان متولد شده را بررسی می کنیم و ترکیب والدین و فرهنگ و زبان آن ها را کاملا در نظر می گیریم.»
از این نکته نباید غفلت کرد که غرب و به ویژه آمریکا برای تعریف انسان معیار خود از همه ی ابزارهای فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی و حتی نظامی خویش بهره می برد و البته به کمک و رسانه های ارتباط جمعی پذیرش این مدل و معیار را مطلوب و قابل دستیابی جلوه می دهد .
اما رو دیگر سکه مقابله با این هجوم گسترده و استفاده از قابلیت های فراوان اسباب بازی در الگو سازی برای دختران و مادران آینده جامعه است، چنانچه در فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی زن از جایگاه ویژه برخوردار بوده و سلامت او تضمین کننده سلامت جامعه محسوب می شود. اگر چه دارا و سارا و دیگر اعضای خانواده او آغاز قابل تقدیر و موثری در ورود به این مسیر بوده اند اما به هیچ وجه کافی نبوده و پاسخگوی این هجمه عظیم فرهنگی نخواهد بود . موفقیت این امر و دستیابی به الگویی برای تربیت دختران درگرو یک عزم ملی و سامان دهی همه ی توان فکری ، فرهنگی ، اقتصادی و … برای تحقق آن است و تردیدی نیست که اگر در مسیر تربیت مادران فردای سرزمینمان موفق شویم آن روز است که می توانیم مدعی ترسیم آینده ای روشن و جامعه ای آباد توام با سلامت اخلاقی و روانی برای همه ی مردم باشیم . ان شاءا…
طلاب وظیفه ما از همه بیشتر است برای همدیگر دعا کنیم وبا هم عهد ببندیم که همه تلاش مان را برای تربیت نسل مهدوی انجام دهیم.