زیارت حضرت ولی عصر(عج)در روز جمعه...
زیارت حضرت ولی عصر(عج)
در روز جمعه
چنددقیقه وقت بذاریم برای…
زیارت امام زمان(عج)
#کلیپ_مهدوی
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
بازشدن بخت دختر...
پرسش: ازدواج دختری سر نمیگیرد و به اصطلاح بختش باز نمیشود و از شما راهنمایی میخواهد.
✅ پاسخ حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
نماز جعفر طیار علیهالسلام بخواند و پس از آن، دعایی که در کتاب «زادالمعاد» مرحوم مجلسی رحمهالله آمده که در این هنگام خوانده شود، بخواند و در پی آن، به سجده رود و تلاش کند که حتماً گریه کند؛ گرچه به مقدار کم و همین که چشمش را اشک گرفت، حاجتش را از خدا بخواهد. و این عمل را تا زمانی که حاجتش روا شود با اعتقاد کامل، انجام دهد.
بهجتالدعا، ص ٣۶٨
حق رعیت...
ای کسی که بر مردم حکومت میکنی و زمام امور آنها را بدست گرفتهای بدان که رعیت را بر گردن تو حقوقی است که ملزم به رعایت آن میباشی. بدان که حکومت تو بر آنها ناشی از قوت تو و ضعف ایشان است؛ پس بهتر آن است که کفایت و رعایت کنی کسی را که ضعف و ناتوانیش او را رعیت تو ساخته است؛ و حکم تو را بر او نافذ گردانیده است و نمیتواند که با تو به مخالفت پردازد و برای استیفای حقش علیه تو قیام نماید و فرمانت را سر پیچی کند چون قوت و قدرتی ندارد.
چنانکه برای رهائیش از تو نمیتواند به کسی اتکا کند مگر به خداوند متعال. پس نسبت به رعیت رحیم و مهربان باش و برای حفاظت جان و مال و ناموس رعیت و حمایت از آنان لحظهای غافل نباش؛ برای آسایش و آرامش آنها تلاش کن و با حلم و بردباری با ایشان برخورد نما و باید بدانی که تو به فضل خداوند و لطف او حکومت را به دست آوردهای پس خدا را شکرگزار باش؛ زیرا کسی که شاکر باشد خداوند نعمت بیشتری به عطا میکند و قوتی نیست مگر به قوت خداوند.
همنبع: رساله حقوق امام سجاد(ع)
ثواب خدمت همسر
امام باقر(ع) فرمودند:
هر زنی که هفت روز شوهرش را خدمت کند،خداوند هفت در دوزخ را به روی او ببنددو هشت در بهشت را به رويش بگشايد,تا از هر در که خواهد وارد شود و فرمودند: هيچ زنی نيست که جرعه اي آب به شوهرش بنوشاند مگر آن که اين عمل او برايش بهتر از يک سال باشد.که روزهايش را روزه بگيرد و شبهايش را به عبادت سپری کند.
وسائل الشيعه، ج۱۴ ص۱۲۳
به او نزدیک شوید قبل از اینکه...
جوانی می گوید: با پدرم بحث کردم و صداها بالا رفت.
از هم جداشدیم.
شب به تخت خوابم رفتم.
به خدا قسم اندوه قلب و عقلم را فرا گرفته بود…
مثل همیشه سرم را روی بالش گذاشتم. چون هر وقت غم ها زیاد می شوند با خواب از آنها می گریزم…
روز بعد از دانشگاه بیرون آمدم و موبایلم را جلو در دانشگاه در آوردم و پیامی برای پدرم نوشتم تا به این وسیله از او دلجویی کنم.
در آن نوشتم:
شنیدم که کف پای انسان از پشت آن نرمتر و لطیف تر است.
آیا پای شما به من اجازه می دهد که با لبم از درستی این ادعا مطمئن شوم؟
به خانه رسیدم و در را باز کردم. دیدم پدرم در سالن منتظر من هست و چشمانش اشکبار هست…
پدرم گفت: اجازه نمی دهم که پایم را ببوسی !!
ولی این ادعا درست است و من شخصا بارها آن را انجام دادهام.
وقتی کوچک بودی کف و پشت پای تو را می بوسیدم.
اشک از چشمانم سرازیر شد…
یک روز پدرتان از این دنیا می رود … قبل از این که او را از دست دهید به او نزدیک شوید…
اگر هم از دنیا رفته است یادش را گرامی دارید
و بر او رحمت و درود بفرستید.